آنقدر به من نزدیکی که گاهی نمی بینمت
مثل هوا، مثل نفس
ببخش مرا که فراموشت می کنم خدای من
میشه خدا رو حس کرد تو لحظه های ساده
We can feel the God, in very simple moments
تو اضطراب عشق و گناه بی اراده
In the loves anxiety and the undesired sin
بی عشق عمر آدم بی اعتقاد میره
Man’s life will go for nothing without love
هفتاد سال عبادت، یک شب به باد میره، یک شب به باد میره
And 70 years of praying will be lost just in one night, just in one night
وقتی که عشق آخر تصمیمشو بگیره
When all is set and done for love
کاری نداره زوده، یا حتی خیلی دیره
It doesn’t care whether it’s soon or it’s too late
ترسیده بودم از عشق، عاشق تر از همیشه
I was afraid of Love, while I was so in love than ever
هرچی محال می شد، با عشق داره میشه،
Whatever was impossible is getting possible with loveانگار داره میشه
Sounds like it’s getting possible
عاشق نباشه آدم حتی خدا غریبست
When you’re not in Love, even God is a stranger
از لحظه های حوا، هوا میمونه و بس
And the man’s life is fruitless
نترس اگه دل تو از خواب کهنه پاشه
Don’t be afraid if your heart wakes up from an old dream
شاید خدا قصتو از نو نوشته باشه
My be God has written your story from the beginning
وقتی که عشق آخر تصمیمشو بگیره
When all is set and done for love
کاری نداره زوده، یا حتی خیلی دیره
It doesn’t care whether it’s soon or it’s too late
ترسیده بودم از عشق، عاشق تر از همیشه
I was afraid of Love, while I was so in love than ever
هرچی محال می شد، با عشق داره میشه،
Whatever was impossible is getting possible with love
انگار داره میشه
Sounds like it’s getting possible
امروز شنیده ام که رفته ای
و دلم باز شکست
و تنم باز گریست
و نگاهم پی یاری گم شد
من چه تلخم امروز. . .
uncle chain knitty! yes
have you knit my chain? yes
did you throw it behind
the mountain? yes
father has just arrived
what has he brought
*
*
*
*
*
*
*
خودت رو خسته نکن
این همون عمو زنجیر بافه!
من تشنه ام و کویر معنای من است
یک خانه پر از سکوت ماوای من است
ای کاش نگاهی به خودت می کردی
تا خوب ببینی که دلت جای من است
اسماعیل قانع
hello my dear
آنچنان رفتی به ناگهان
که آسمان هم حتی
با وسعت نگاه خویش
تو را ندید
از کجا بیابم نشانت را؟!
hello my dear
شمال همان جنوب است
جز اینکه تو دستهایت
چند ثانیه، فقط چند ثانیه
از دستهایم دورند
واین یعنی :
دنیا کمی اشکال دارد